این داستان ساختگی است فقط برای اینکه بتوانم منظورم را بهتر بگم:
مرد ثروتمند با این خیال که با ثروتش میتواند هرکاری بکند و هر
مشکلی را حل کند خواست کودکی را که ناراحت کنار دیوار نشسته
بود خوشحال کند پیش او رفت و بعد از سلام و احوال پرسی به او گفت
چه آرزویی داری تا من برآورده کنم؟او که انتظار داشت آن کودک از او
خوراکی یا پول و یا یک چیز مادی بخواهد از کودک این را شنیدکه
من پدر ندارم میتوانی او را به من برگردانی؟مرد ثروتمند
جوابی نداشت که بگوید!آنجا دیگر ثروتش به کار نمی آمد.
ارزش پدر بیشتر از کل ثروت دنیاست.
برای سلامتی همه ی پدرها و شادی روح پدر های
از دنیا رفته صلوات.